مجنون تنها
تنها تر از آنم که به تنهاییم فکر کنم
دلم میخواد زندگیمو موقت بدم دست یه نفر دیگه و بگم : تو بازی کن تا من برگردم. نسوزی ها !!!! اولین روز بارانی را به خاطر داری؟ تو به افتادن من در خیابان خندیدی .. و من تمام حواسم به چشمان مردم شهر بود که عاشق خنده ات نشوند !! گـاهـی فـَرار میکُنَم از فـِکر کَردَن به تو مِثــل ِ رَد کَردَن ِ آهَنگــی که دوستَش دارَم . اشتبـــاه مــن ایـن بــود .... هــر جــا رنــجیدم ، لبــخند زدمـ .... فــکر کــردند درد نــدارم، سنــگین تر زدنــد ضــربه ها را ... ...دلی در عشق چون پروانه دارم ... ...زدرد سوختن پروا ندارم... ...نه لایق بر بساط خانقاهم... ...نه میل مسجد و میخانه دارم... آنقدر مرا سرد کرد از خودش... از عشق حالا بجای دلبستن، یخ بسته ام ! آهای! روی احساسم پا نگذارید لیز میخورید . عاشق دیوانه ام از خود ندارم خانه ای عاشقان کی خانه دارند دل مگر دیوانه ای عاشقت گشتم گفتی که من دیوانه ام عاقبت عاشق شدی دیدی که خود دیوانه ای دل زعشق روی تو حیران شد درپی عشق تو سرگردان شد باتو زیبا می شود فردای من باتوشاداب می شود غم های من روزگار اما وفا باما نداشت طاقت خوشبختی ما را نداشت بی گمان از مرگ ما پروا نداشت پیش پای عشق ما سنگ می گذاشت
غافلگیر شدیم چتر نداشتیم
خندیدیم دویدیم و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم
دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی
چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم
سعی می کردی من خیس نشوم و
شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود
و سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی
و شانه راست من کاملا خیس شد .
چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
با یک چتر اضافه آمدی
و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود
دو قدم از هم دورتر راه برویم . . .
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم
تنها برو . ..
چون ماهیان که از عمق و وسعت دریا بی خبرند،
عظمت عشق تو را نمی شناسم.
فقط میدانم که معبود این دل خسته هستی
و اگر دیده از من برگیری خواهم مرد
Power By:
LoxBlog.Com |